کافه نشینی انقدر محبوب و جذابه که به بخشی از سبک زندگیمون واسه وقت گذروندن تبدیل شده. حتی برای کار کردن و درس خوندن بیرون از خونه هم ترجیح خیلی از آدما کار کردن و درسخوندن توی کافهست . البته درس خوندن تو کافه به همین آسونیا هم نیست و باید قبلش به یه سری چیزا توجه کنی. اینطوری میتونی توی محیط جذاب کافهها هم درس بخونی و تجربهی لذتبخشی داشته باشی.
۱- فقط برو کافههای مناسب درسخوندن
اول از همه میز و صندلی و نور مناسب برای نشستنهای طولانی که هر کدوم ازینا اگه نباشه روی عملکردت تاثیر میذاره. دوم اینکه تو کافههای مناسب درس خوندن و کار کردن، دیدن آدمهایی که با لپتاپ و کتاب و دفتر نشستن خیلی عادیه و همین باعث میشه که تو هم حس درس خوندن بگیری و دلت بخواد بشنینی و سریع شروع کنی به درس خوندن. سوم اینکه معمولا تو اینجور کافهها از تولد و موسیقی عجیب غریب خبری نیس و لازم نیست نگران این باشی که به خاطر سر و صدای اضافی نتونی هیچی درس بخونی و کل روزت خراب شه. یادت باشه با کافه رفتن قرار نیست خودتو با درس خوندن در جاهای غیر معمول و پر سر و صدا به چالش بکشی یا انتظار داشته باشی که تمرکز و عملکردت روی مبلی که واسه درس خوندن زیادی راحته یا میزی که خیلی دوره خوب باشه. کافه رفتن فقط قراره به برنامهی درس خوندمون تنوع بده و عملکردمون رو بهتر کنه.
۲- یادت نره با خودت موسیقی ببری
حتی کافههایی که مناسب کار و درسخوندن هستن هم بازم پر از سر و صدای صحبت آدمها با هم و دستگاههای قهوه ساز و کارد و چنگالن. حتی اگه موسیقی خوبی پخش بشه بازم باید به خاطر تمرکز داشتن و بهتر شدن عملکردت صداهای دوستداشتنی کافه رو تا حد ممکن کم کنی و فقط موسیقی انتخابی خودت رو بشنوی و در واقع خودت رو از دنیا جدا کنی واسه چند ساعت. پیشنهاد همیشگی من واسه درسخوندگی موسیقی کلاسیکه یا هر سبک بیکلام دیگهای که هم بقیهی صداها رو خاموش میکنه واست و هم حواست رو با شعرها و خاطرههایی که یادت می آره پرت نمیکنه. پس اگه تو کافهی پر سر و صدا نشستی اصلا از خودت انتطار نداشته باش که بتونی به اندازه درس خوندن تو سکوت تمرکز داشته باشی. خیلی مهمه که بتونی صداهای محیط رو به نفع خودت کنترل کنی.
۳- همون کافهی همیشگی خودت
کافهها خیلی جذابن، به خصوص اونایی که هر گوشش با فکر طراحی شده و واقعا قشنگه. علاوه بر قشنگی کافهها، تماشا کردن آدمها هم واقعا جالب و لذت بخشه. هر کافهی جدید که میریم یه عالمه احساس جدید رو تجربه میکنیم و خیلی طبیعیه که از سر کنجکاوی و هیجان دلمون بخواد که به در و دیوار و نورپردازی کافه نگاه کنیم و عکس بگیرییم و حتی آدماي میزهای کناری رو نگاه کنیم و یهو ببینیم که داریم به حرفاشون گوش میدیم. اینطوری نه تنها کلی طول میکشه تا شروع کنی به درس خوندن، بلکه حتی باعث میشه موقع درس خوندن حواست تند تند پرت شه. یه راهکار هوشمندانه اینه که کافهنشینی های درس خوندن رو با تفریح و وقت گذروندن جدا کنی. همیشه برای درس خوندن یه کافهی به خصوص بری و تو یه فضای تکراری آشنا خیلی سریع مغزت رو شرطی کنی که الان وقت تمرکز و درس خوندنه. لذت کشف کردن کافههای جدید رو بذاری واسه روزهایی که میخوای به خودم جایزه بدی یا با دوستات وقت بگذرونی.
۴- زنگ تفریح یادت نره
خیلی طبیعیه که بین۴۰ تا ۶۰ دقیقه بعد از شروع به درس خوندن، احساس خستگی کنی و اگه حواست نباشه کمکم هم تمرکزت میاد پایین و هم خسته و بیحوصله میشی و دلت میخواد درس خوندنتو تموم کنی و بری خونه. حتی اگه مقاومت کنی و بشینی بازم نمیتونی به خوبی یه ساعت قبلش پیش بری. یه ساعت بعد این که شروع کردی، حتما واسه خودت زنگ تفریح بذار. بهترین گزینه اینه که قهوت رو سفارش بدی یا یه خوراکی که خوشحالت کنه و حست رو واسه بیشتر تو کافه موندن و درس خوندن بهتر کنه. بلند شی چند قدم بیرون کافه راه بری، گوشیت رو واسه کارای ضروری چک کنی و دوباره برگردی. اینطوری موندت و نشستنت تو کافه خیلی مفید تر میگذره. حتی میتونی درسی که داشتی میخوندی رو عوض کنی، اینطوری ادامه دادن میتونه واست لذت بخشتر باشه. اگه میخوای بیشتر از ۳ ساعت تو کافه بشینی هم حتما حواست باشه که باید به خودت بیشتر از یه زنگ تفریح بدی.
۵- همهي کتاباتو نریز تو کیفت
آدم وقتی حس درس خوندن داره انقدر هیجان زده میشه که احساس میکنه واسه همهی درسهای دنیا وقت و حوصله و انرژی داره واسه همین وقتی داره حاضر میشه بره کافه سعی میکنه به هیچی نه نگه و همهی کتابها و جزوههاشو میریزه تو کولش و این بار سنگینو تا کافه میبره و اصلا نمیدونه از کجا شروع کنه. بعد از خوندن یه صفحه از کتابی که رو میزه به این فکر میکنه که بقیه هنوز موندن و یا عذاب وجدان میگیره یا نصفه نیمه چیزی که داشت میخوندو ول میکنه و میره سراغ کتاب یا جزوهی بعدی. اما تو همیشه قبل حاضر شدن اول از همه تصمیم بگیر امروز میخوای رو چی وقت بذاری و چی بخونی، توصیه من فقط یک یا دو تا درسه که هم کولت سنگین نشه هم بتونی با خیال راحت روی همون چیزی که داری میخونی تمرکز کنی و بهتر یاد بگیری. بعضی وقتها چون هیچ گزینهی دیگهای نداری، نمیتونی به همین راحتی بیخیال شی و همون کتابی که با خودت آوردی رو با دقت میخونی.
۶- درسهای کمکالری
درس خوندن توی کافه با همهی جذابیتهاش و با همهی نکتههایی که میشه ازش یه تجربهی مفید ساخت، بازم واسه بعضی درسا اصلا مناسب نیست. مثلا وقتی میخوای رایتینگ بنویسی یا تست ریدینگ بزنی خیلی مهمه که تو محیط آروم باشی و تمرکزت خیلی بالا باشه. کارای اینطوری روحتما سعی میکن بذاری واسه وقتهایی که خونهای. عوضش میشه درسهای کمکالری رو تو کافه خوند و کلی کیف کرد. مثل مرور و تمرین کلمهها و ایدهها و مثال نوشتن با کالوکیشنهایی که تازه یاد گرفتی. تمرین اسپیکینگ با دوستت در مورد موضوعهای آیلتس. تماشا کردن جلسههای ضبط شده کلاست با نت برداری . تمرین دیکته، تمرین ترنسکرایبینگ و حتی تحلیل و بررسی تستهای ریدینگ و لسنینگ که تو خونه تست زدی با یه فنجون قهوهی مورد علاقت.
من همیشه وقتی میخوام کار کنم یا درس خونم آمریکانو سفارش میدم که به مغزم یادآوری کنم شرایط جدیه و قراره تمرکزمون خیلی بالا باشه. بین کافههای تهران کار کردن و درس خوندن تو سامکافه، ویکافه و کافهروبرتو رو ترجیح میدم. قهوهی مورد علاقهی تو چیه؟ کافهای که واسه درس خوندن میری کجاست؟